ضرورت تقویت و توسعه نظام استاندارد در کشور

سعید تاجیک

وجود علامت استاندارد بر روی یک کالا نشان‌گر آن است که آن کالا شاخص‌های حداقلی کیفیت را داراست و برای مصرف‌کننده زیان‌بار نیست؛ اما سعید تاجیک عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران و ‌مدیرعامل شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد ایران معتقد است برای آنکه از کیفیت حداقلی کالاها فراتر برویم نیازمند ایجاد بازاری رقابتی هستیم. به باور تاجیک الزام اساسی جدی شدن مقوله استاندارد در ایران خروج اقتصاد ایران از ضعف است. او همچنین معتقد است ما نیازمند توجه به شاخص‌ها و قواعدی برای استاندارد هستیم که برآمده از نیازهای بومی کشورمان باشد و با رونوشت برداشتن از قواعد دیگر کشورها نمی‌توانیم استاندارد کارآمدی داشته باشیم. آگاهی از مشروح این گفت‌وگوی صریح و راهگشا را به مدیران دلسوز کشور توصیه می‌کنیم.

استاندارد نشان کیفیت و اعتماد است. چقدر می‌توان به کالاهای به کیفیت کالاهای دارای مهر استاندارد اعتماد کرد؟

استاندارد کف کیفیت کالا را مشخص می‌کند و به نوعی تفاوت استاندارد بودن و باکیفیت بودن از همین‌جا شروع می‌شود. وجود بازار رقابتی و امکان انتخاب میان محصولات مختلف برای مصرف کننده است که شرکت‌ها را وامی‌دارد کیفیت خود را از حد استاندارد فراتر ببرند و کالاهایی با کیفیت بالاتر به مصرف کننده عرضه کنند. این‌که گاه کالایی مهر استاندارد را دارد و رضایت مردم را جلب نمی‌کند به همین موضوع بازمی‌گردد که استاندارد در حال حاضر حداقل‌هایی از کیفیت را مدنظر قرار می‌دهد.

در شرایطی که ما با قیمت‌گذاری دستوری مواجه هستیم آیا می‌توانیم از رقابت و تاثیر آن بر کیفیت سخن بگوییم؟

در شرایطی که دولت مشغول دخالت در بازار است و از مسیرهایی نظیر تخصیص ارز به قیمت ترجیحی و… بازار را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد اولویت‌های تولیدکننده و مصرف کننده از کیفیت به سمت‌های دیگری منحرف می‌شود و در این شرایط رقابت از بین می‌رود و رشد بازار هم متوقف می‌شود. در شرایط رقابتی اولویت تولیدکننده و مصرف‌کننده هر دو کیفیت کالا می‌شود. تولیدکننده به دنبال عرضه بهترین کیفیت با متناسب‌ترین قیمت می‌رود و مصرف‌کننده هم علاوه بر قیمت به کیفیت توجه جدی می‌کند. در چنین شرایطی است که استاندارد ارتقا می‌یابد.

ما در زمینه استاندارد دچار وضعیت دوگانه‌ای هستیم. در برخی محصولات نظیر محصولات نانویی جزو تولیدکنندگان برتر دنیا هستیم به گونه‌ای که تدوین استانداردهای بین‌المللی بدون مشارکت ایران ناممکن است و از سوی دیگر در مورد کالاهای دیگر به دلیل نبودن فضای رقابتی استاندارد به نوعی شوخی شبیه است.

در این زمینه این سوال را باید مورد توجه قرار داد که آیا محصولات های‌تک ما به صورت عمومی تجاری شده‌اند؟ اگر این تجاری‌سازی صورت گرفته باشد و محصولی عرضه عمومی شود و همچنان کیفیت خود را در بالاترین سطح حفظ کند می‌توان گفت با وضعیتی معنادار مواجه هستیم ولی در شرایطی که عرضه محدود است مشتری خاص محصول سطح کیفیت را تعیین می‌کند.

با توجه به مباحثی که طرح کردید یا مشتری حق دارد به نشان استاندارد ایران بی‌اعتماد شود؟

این موضوع را باید در نظر داشت که کالاهای دارای مهر استاندارد شاخص‌های کلی برای دریافت این نشان را دارند. مسئله اینجاست که این شاخص‌ها در حدی هستند که رضایت تمام و کمال مصرف کننده را جلب کنند. جواب من به این مسئله خیر است ولی این به معنای ناتوانی استاندارد در اعمال شاخص‌های مورد تصویب و مدنظر نیست. اگر کالایی علامت استاندارد دارد بدون شک کالای مضری نیست و به طور مشخص در صنایع غذایی در آن آیتم‌های آسیب زننده به سلامت انسان را نمی‌توان مشاهده کرد ولی کالایی که علامت استاندارد ندارد احتمالاْ برای سلامتی آسیب‌زاست.

در شرایطی که اقتصاد برای عموم مردم شرایط نامناسبی دارد آیا توجه مردم به استاندارد کاهش نمی‌یابد؟

بله. در شرایط اقتصادی نامناسب کیفیت اهمیت واقعی‌اش را از دست می‌دهد ولی فارغ از شرایط کشور ما نمی‌توانیم استانداردها را رها بکنیم و رها کردن استانداردها به آسیب دیدن سلامت مردم بیش از چیزی که اکنون هست منجر خواهد شد. نمی‌توان اثرگذاری وضعیت بد اقتصادی بر شرایط استاندارد را ندید. به عنوان نمونه عددی که در بودجه کشور برای گسترش فعالیت‌های آزمایشتی سازمان استاندارد در نظر گرفته شده بسیار اندک است و بودجه این سازمان حتی از بسیاری از نهادهای فرهنگی هم کمتر است.

چه سازمانی مسئول نظارت بر سازمان ملی استاندارد است تا این دستگاه کار خود را به درستی انجام بدهد و آیا گره‌ها و چالش‌هایی که شما برشمردید اساساْ در فرآیند بررسی عملکرد سازمان ملی استاندارد مورد توجه قرار می‌گیرد؟

نظارت بر شرکت‌های بازرسی و آزمایشگاه‌ها برعهده نظام تاییدصلاحیت ایران است ولی سازمان ملی استاندارد زیر نظر رییس جمهور و تحت نظارت و هدایت شورای عالی استاندارد هدایت می‌شود.

از اساس در شرایط اقتصادی کنونی مباحثی نظیر بهره‌وری و استاندارد به یک شوخی شبیه نیست؟

در اقتصاد ضعیف حتماْ استاندارد ضعیف می‌شود و این ربطی به سازمان ملی استاندارد ندارد. نهادهایی مانند سازمان استاندارد در دنیا اساساْ وظیفه نظارت بر کیفیت کالا را برعهده ندارند. از اساس نمی‌توان برای هر تولیدکننده یک ناظر گذاشت تا ببینیم کیفیت را رعایت می‌کند یا نه. در دنیا مواجهه با مصرف کننده و جریمه‌های سنگینی که عدم رعایت کیفیت برای تولیدکننده به همراه دارد عاملی است که تولیدکنندگان کیفیتی فراتر از استاندارد ارائه بدهند. با وضعیت اقتصادی امروز ایران بهترین سازمان استاندارد جهان هم اگر در ایران وجود داشته باشد کالای بی‌کیفیت به دست مردم خواهد رسید. خودرویی که بخواهد استانداردهای هشتادوﭘنج‌گانه را رعایت کند در حال حاضر شانزده هزار دلار قیمت خواهد داشت. در شرایطی که مردم توان خرید چنین خودرویی را ندارند تولیدکننده استاندارد را در حدی رعایت می‌کند که خودرویی در حد شش هزار دلار تولید کند. نقشی که سازمان ملی استاندارد باید برعهده بگیرد باید همان نقشی باشد که چنین سازمانی در سراسر دنیا دارد. یعنی تدوین شاخص‌ها و ایجاد آزمایشگاه‌های لازم برای ارزیابی شاخص‌ها. بحث نظارت نباید برعهده این سازمان باشد. در شرایط مساعد اقتصادی اگر در ورود کالای باکیفیت به مملکت باز باشد از اساس نیاز چندانی به نظارت نیست و تولیدکننده ناگزیر خود را با کیفیت جهانی تطبیق می‌دهد.

شرایط تدوین استاندارد در ایران چگونه است؟ آیا این نظام مشکلی ندارد؟

مشکل دارد. نظام ملی استاندارد ایران یعنی شما در کشور توانسته باشی به آن استاندارد دست بیابی. این موضوع که بخواهیم قواعد را بدون آنکه با شرایط تولید ما تطبیق دارد یا نه رونوشت برداریم چاره کار ما نیست. از اساس نظام تعریف استاندارد هم در رقابت شکل می‌گیرد و در شرایط رقابتی همواره استانداردها ارتقا می‌یابد.

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *